درس اول) مثنوي شرط مهم موفقيت انسان در دو دايره سيطره جسم و جان را تنها و تنها خوب انديشيدن و بهره بردن از استدلال و تعقل ما در نقادي خويش ميداند.
بشنويد اي دوستان اين داستـان
خود حقيقت نقـد حال ماست آن
نقد حال خويـش را گر پي بريـم
هم ز دنيا هـم ز عقبي برخوريـم
«دفتر اول مثنوي- داستان پادشاه و كنيزك»
شرح درس:
انديشه اولين و بزرگ ترين برتري انسان بر كليه موجودات جهان هستي بوده و همين فضيلت سبب به تسخير درآوردن آسمان و زمين به وسيله انسان مي باشد .
اين انديشه كه ثمره آن نقادي كل جهان و از جمله نقادي خود انسان مي باشد سبب مي شود كه با اين كار انسان مسير تكامل خويش را به دقت تعيين نمايد .
در ابيات مثنوي اين نقد علمي و استدلالي خويش باعث برخورداري از دو موهبت بزرگ دنيايي و عقبائي يعني استفاده درست از امكانات جسم و هم چنين انوار هستي بخش جهان معنا و جان مي باشد .
اين نقادي عقل اولين بار توسط فيلسوف بزرگ آلماني ايمانوئل كانت در فلسفه معروف وي عنوان شد كه در اين كار كانت عقل انسان را به نقادي كشيد و بدين وسيله نشان داد انسانها اولين مرحله پيشرفت در صحنه زندگي را با نقد عقل خويش بايد شروع نمايند.
البته ضمن مباحث مفصل فلسفه خويش، كانت باين مسئله بسيار مهم رسيد كه اخلاق فطري انسان است يعني رعايت موارد اخلاق اجتماعي و احترام به حقوق ديگران يك ضرورت و يك نياز فطرت انسان است پس اينكه مولوي ميفرمايد نقد حال خويش را گر پي بريم مقصود آگاهي به حقيقت انسان و زواياي تاريك وجودتان مي باشد كه در آنصورت ما متوجه مي شويم كه چه عظمتهايي در خلقت ما بكار رفته و چه ميزان در برابر جامعه و ديگران ما مسئوليت داريم، مسئوليت آگاهي و قدرتهاي خويش كه بايد در مسير پيشرفت جامعه بكار رود اما يك برداشت ديگر از عقل نقل از مأخذي ديگر:
در كتاب العقل و الجهل در حديث هشام بن حكم در كتاب ارزشمند و عميق اصول كافي آن طور كه استاد فلسفه مرحوم دكتر مهدي حائزي يزدي در يكي از دروس خود فرمودند ، كه خلاصه آن به شرح زير باستحضار خوانندگان مي رسد :
فصل اول ـ بحثي درباره اين آيه كه آمده است :
فبشر عبادي الذين يستمعون القول فيتبعون احسنه
در اين گفتار چند بحث مطرح شده
1 ـ گوش شنوا ، آنانكه مي شنوند اقوال را
2 ـ به منظور تبعيت از بهترين اقوال بايد آن را تجزيه و تحليل كند .
در اين گفته در ادامه كلمه لُب آمده كه به معني مغز هر چيزيست و ضد آن كلمه قشر است كه مقصود بدن و ظاهر آنست .
پس از آن كه در گفته مذكور آمده كساني كه در شنيدن اقوال بهترين را انتخاب مي نمايند اضافه مي شود اينان صاحبان لُب هستند سپس ادامه مي دهد :
در شرح اين بيان حديثي آمده در مورد تأثير عقل و استدلال در شناخت ربوبيت حضرت حق يعني اين عقل است كه دلالت و تعليم مي دهد ما را به سوي شناخت توحيدي جهان هستي و آشنايي با عشق ازل و ابد انسان ها . سپس اشاره اي دارد با نان كه از تفاوت هاي شب و روز و از خلقت آسمان و زمين عبرت مي گيرند و در آن تدبر و تفكر مي نمايند اينان صاحبان لُب هستند (خرد) پس همانطور كه در اين شرح استاد دكتر مرحوم مهدي حائري يزدي توضيح دادهاند اين خرد است كه به كمك آن انسان قادر خواهد بود كليه مسير به سوي دولت را كه همان عرفان رَبّ باشد از ميان سنگلاخ هاي نيازهاي بدن و كوهستان هاي سهمگين لغزش هاي اجتماعي و بالاخره فرامين اغوا كننده نفس انسان براي گمراهي وي از راه وصول به حق ، طي نموده و همانطور كه عطار نيشابوري فرموده تنها سي مرغ از ميان كليه پرندگان با استعانت از خرد جمعي و فردي خود به سيمرغ مي رسند ، تازه در آنجاست كه مي بينند سيمرغ چيزي نيست جز همان سي مرغ آن جمع يعني آب كم جو تشنگي آور بدست تا بجوشد آبت از بالا و پست. در اين 40 درس مسير اين سلوك كه با مشعل عشق طي مي شود و خرد جمعي و توجهات پيران طريقت كه با آن همراه است ، نشان داده شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر