درس سيزدهم) ارتباط دو روح را مثنوي به بهترين نحو بيان مي دارد چگونه مي توان اين يكي شدن دو انسان را برشمرد و اتصال زواياي روان آندو را تصور كرد. البته اين همان حالتي است كه خود مولوي در ديدار شمس پيدا نمود، آري متحد جانهاي مردان خداست.
هر دو بحري آشنا آموختـه هر دو جان بي دوختن بر دوخته گفت معشوقم تو بودستي نه آن ليك كار ازكار خيزد در جهان |
شرح درس:براي آشنايي با اين يكي شدن دو روح ، از مثنوي دفتر ششم داستان چغز (قورباغه آبي) و موش چند بيت نقل مي نمائيم :
هر دو تن مربوط ميقاتي شدند
هر صباحي گوشهيي مي آمدند
نرد دل با همدگر مي باختند
از وساوس سينه مي پرداختند
هر دو را دل از تلاقي متّسع
همدگر را قصه خوان و مستمع
راز گويان با زبان و بيزبان
الجماعه رحمه را تأويل دان
پس اين همبستگي دو روح كه با توجه به مطالب گفته شده و قبلي در جهان خيال (به قول ابن عربي) انجام مي شود سبب يكي شدن و پيوست آن دو مي گردد كه تنها كساني مي توانند آن را بازگو كنند كه خود آن را چشيده باشند .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر